سلام دوباره

ساخت وبلاگ
رندان سلامت مي کنند ، جان را غلامت مي کنندرندان سلامت مي کنند ، جان را غلامت مي کنندمستي ز جامت مي کنند ، مستان سلامت مي کنندغوغاي روحاني نگر ، سيلاب طوفاني نگرخورشيد رباني نگر ، مستان سلامت مي کنندمستان سلامت مي کنندخورشيد رباني نگر ، مستان سلامت مي کنندمستان سلامت مي کننداي آرزوي آرزو ، آن پرده را بردار از اواي آرزوي آرزو ، آن پرده را بردار از اومن کس نمي دانم جز او ، مستان سلامت مي کنندمستان سلامت مي کنندآن دام آدم را بگو ، وان جان عالم را بگووان يار و همدم را بگو ، مستان سلامت مي کنندمستان سلامت مي کنندآن دام آدم را بگو ، وان جان عالم را بگووان يار و همدم را بگو ، مستان سلامت مي کنندمستان سلامت مي کننداي ابر خوش باران بيا ، اي مستي ياران بيااي ابر خوش باران بيا ، اي مستي ياران بيااي شاه طراران بيا ، اي شاه طراران بيامستان سلامت مي کنند ، مستان سلامت مي کنندرندان سلامت مي کنند ، جان را غلامت مي کنندرندان سلامت مي کنند ، جان را غلامت مي کنندرندان سلامت مي کنند ، جان را غلامت مي کنندمستي ز جامت مي کنند ، مستان سلامت مي کنندمستي ز جامت مي کنند ، مستان سلامت مي کنندمستان سلامت مي کنند ، سلام دوباره...ادامه مطلب
ما را در سایت سلام دوباره دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5mavadelavaran0 بازدید : 35 تاريخ : جمعه 29 بهمن 1395 ساعت: 5:54

سلام دوباره...
ما را در سایت سلام دوباره دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5mavadelavaran0 بازدید : 28 تاريخ : جمعه 29 بهمن 1395 ساعت: 5:54

سلام دوباره...
ما را در سایت سلام دوباره دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5mavadelavaran0 بازدید : 25 تاريخ : جمعه 29 بهمن 1395 ساعت: 5:54

   گروه خوني O :صادق، خوشبين و پر انرژي هستند و از اعتماد به نفس بالايي برخوردارند. براي رسيدن به هدف قدرت و تحمل خوبي دارند. اگر در ميانه راه به بيهوده بودن کاري که در حال انجامش هستند پي ببرند، خيلي راحت آنرا رها مي کنند. درباره ي گذشته مثبت انديشند، لذا چندان افسوس گذشته را نمي خورند.به مسائل مادي اهميت مي دهند. آرام و باثباتند و در برابر صداقت بسيار حساسند. رک و صريح نظراتشان را بيان مي کنند. مي توانند از جزئيات براحتي صرفه نظر کنند. غالباً از رهبري کردن خوششان مي آيد و معمولاً از قدرت تمرکز خوبي برخوردارند. گروه خوني A :محتاط در تصميم گيري، بدبين و بسيار حساس هستند و مايلند مسائل را به دو گروه سياه و سفيد تقسيم کنند. به قوانين و استانداردهاي اجتماعي بسيار اهميت ميدهند. از تحمل و صبر بالايي براي انجام کارهاي فيزيکي و رقابتي برخوردارند. به آينده بسيار بدبينند و براحتي مي توانند ظاهر آرامي از خودشان نشان دهند، حتي اگر عصباني باشند. به نظرات ديگران بسيار اهميت مي دهند. اگر قلبشان بشکند، به سختي التيام مي يابد. آنها بسيار مسئولند و همواره خطي بين کار و تفريح ميکشند. آنها معت سلام دوباره...ادامه مطلب
ما را در سایت سلام دوباره دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5mavadelavaran0 بازدید : 26 تاريخ : جمعه 29 بهمن 1395 ساعت: 5:54

قلبم پاييز گذشته شکست، الن چندين ماه از آن جريان مي گذرد و من هنوز نتوانستم فراموشش کنم. دوستش داشتم، اتاقم پر شده از عکسهاي هر دو تاي ما و يادگاري هايي که دور تا دور اتاقم را پر کرده بود. چرا وقتي يک رابطه اي تمام مي شود آنقدر افسرده سرخورده مي شويم؟ اين حرفها آشناست! روزي چندين بار اين حرفهاي تکراري را از دوستانمان مي شنويم، آيا هر روز خاطرات گذشته را مرور مي کنيد و غمگين تر مي شويد؟ و هنوز سعي مي کنيد چمدان گذشته تان را بسته بندي کنيد و به سفر کردن بر آواز عشق سرنگون شده خويش ادامه دهيد؟ما اين اجازه رو از دو نفر (يک روانپزشک ماهر و يک ساختار ساز متخصص) راهنمايي خواسته ايم تا بتوانيم قفسه ي احساست خود را گرد گيري و براي يک عشق تازه و حقيقي آماده شويم. خانه تکانياولين گامي که برمي داريد اين است که اطراف خود را خلوت کنيد بدين معنا که اطرافتان را از عکسها و يادگاري هايي که شما را احاطه کرده اند خالي کنيد و همچنين يادبودهايي که پيرامونتان هستند و زنده هستند ونفس مي کشند. زمان و واقعيت عينيخود را مقيد کنيد که وظايف خود را به وسيله برنامه ريزي و زمان بندي انجام دهيد براي خود يک همدم (دوست، سلام دوباره...ادامه مطلب
ما را در سایت سلام دوباره دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5mavadelavaran0 بازدید : 32 تاريخ : جمعه 29 بهمن 1395 ساعت: 5:54

داستان زير حکايتي است ازمحبت يک معلم که سرنوشت کودکي را تغيير داد. تقديم به همه آموزگاران مهربان و دوست داشتني . و با ذکر اين جمله از ارد بزرگ که : آموزگاري ، عشق است چنين جايگاهي هيچگاه به دست غير مباد . در روز اول سال تحصيلى، خانم تامپسون معلم کلاس پنجم دبستان وارد کلاس شد و پس از صحبت هاى اوليه، مطابق معمول به دانش آموزان گفت که همه آن ها را به يک اندازه دوست دارد و فرقى بين آن ها قائل نيست. البته او دروغ مي گفت و چنين چيزى امکان نداشت. مخصوصاً اين که پسر کوچکى در رديف جلوى کلاس روى صندلى لم داده بود به نام تدى استودارد که خانم تامپسون چندان دل خوشى از او نداشت. تدى سال قبل نيز دانش آموز همين کلاس بود. هميشه لباس هاى کثيف به تن داشت، با بچه هاى ديگر نمي جوشيد و به درسش هم نمي رسيد. او واقعاً دانش آموز نامرتبى بود و خانم تامپسون از دست او بسيار ناراضى بود و سرانجام هم به او نمره قبولى نداد و او را رفوزه کرد.امسال که دوباره تدى در کلاس پنجم حضور مي يافت، خانم تامپسون تصميم گرفت به پرونده تحصيلى سال هاي قبل او نگاهى بياندازد تا شايد به علّت درس نخواندن او پي ببرد و بتواند کمکش کند.&nbs سلام دوباره...ادامه مطلب
ما را در سایت سلام دوباره دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5mavadelavaran0 بازدید : 31 تاريخ : جمعه 29 بهمن 1395 ساعت: 5:54

بعد از چندين سال دوباره به فضاي مجازي اومدم به همه ي دوستان سلام



سلام دوباره...
ما را در سایت سلام دوباره دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5mavadelavaran0 بازدید : 27 تاريخ : جمعه 29 بهمن 1395 ساعت: 5:54

گاهي گمان نميکني ولي ميشود.


گاهي نميشود که نميشود که نميشود.


گاهي هزار دوره دعا بي اجابت است.


گاهي نگفته قرعه به نام تو ميشود.


گاهي گدايي و بخت با تو نيست.


گاهي تمام شهر گداي تو ميشود.


گمان

سلام دوباره...
ما را در سایت سلام دوباره دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5mavadelavaran0 بازدید : 27 تاريخ : جمعه 29 بهمن 1395 ساعت: 5:54

استاد سليم موذن زاده دار فاني را وداع گفت


يادش گرامي


روحش شاد


يادش گرامي

سلام دوباره...
ما را در سایت سلام دوباره دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5mavadelavaran0 بازدید : 22 تاريخ : جمعه 29 بهمن 1395 ساعت: 5:54

يک كشتي در يك سفر دريايي در ميان طوفان در دريا شكست و غرق شد و تنها دو مرد توانستند نجات يابند و شنا كنان خود را به جزيره كوچكي برسانند.دو نجات يافته هيچ چاره اي به جز دعا كردن و كمك خواستن از خدا نداشتند.چون هر كدامشان ادعا مي كردند كه به خدا نزديك ترند و خدا دعايشان را زودتر استجاب مي كند، تصميم گرفتند كه جزيره را به دو قسمت تقسيم كنند و هر كدام در قسمت متعلق به خودش دست به دعا بر دارد تا ببينند كدام زود تر به خواسته هايش مي رسد .نخستين چيزي كه هردو از خدا خواستند غذا بود. صبح روز بعد مرد اول ميوه اي را بالاي درختي در قسمت خودش ديد و با آن گرسنگي اش را بر طرفكرد.اما سرزمين مرد دوم هنوز خالي از هر گياه و نعمتي بود.اهفته بعد دو جزيره نشين احساس تنهايي كردند.مرد اول دست به دعابرداشت و از خدا طلب همسر كرد. روز بعد كشتي ديگري شكست و غرقشد و تنها نجات يافته آن يك زن بود كه به طرف بخشي كه مرد اول قرارداشت شنا كرد. در سمت ديگر مرد دوم هنوز هيچ همراه و همدمي نداشت.بزودي مرد اول از خداوند طلب خانه، لباس و غذا بيشتري نمود. در روز بعدمثل اينكه جادو شده باشه همه چيزهايي كه خواسته بود به او د سلام دوباره...ادامه مطلب
ما را در سایت سلام دوباره دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5mavadelavaran0 بازدید : 12 تاريخ : جمعه 29 بهمن 1395 ساعت: 5:53